دایی یا خاله ؟
از یارو می پرسن خواهرت دختر زائیده یا پسر ؟
میگه به من اطلاع ندادن ، هنوز نمیدونم دایی شدم یا خاله !!!
از یارو می پرسن خواهرت دختر زائیده یا پسر ؟
میگه به من اطلاع ندادن ، هنوز نمیدونم دایی شدم یا خاله !!!
یارو رو برای اولین بار می برند توی هلی کوپتر ،
توی آسمان از سمت چپی اش می پرسه : شما گرمتونه ؟
طرف می گه : نه . از سمت راستی اش می پرسه شما گرمتونه ؟
اون یکی هم می گه نه . بعد یارو بلند می گه :
آقای خلبان هیچ کس گرمش نیست .
اون پنکه سقفی رو خاموشش کن !
![]()
يه روز به یه بنده خدا مي گن دخترت رو به كي شوهر دادی ؟
میگه غریبه نیست ، دادمادمونه
![]()
* * * * *
به یارو مي گن مي دوني چرا روي خيابون ولي عصر اين اسمو گذاشتن ؟
مي گه:چون صبح و ظهر هيچ خبري نيست ولي عصرررررر بيا ببين چه خبره
![]()
یارو ميره مغازه ميگه : آقا يه بيسكويت خوب بدين .
بقاله ميگه : ساقه طلايی خوبه ؟ یارو ميگه نه .
ميگه : ويفر خوبه ؟ ميگه نه . ميگه گرجی خوبه ؟ ميگه نه .
ميگه: مادر خوبه ؟ یارو ميگه : قربان شما ، دست بوسن !
![]()
یه آقاهه رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی ،
وسط مسابقه از بغلیش میپرسه : ببخشید ، اینا واسه چی دارن میدون ؟!
یارو میگه : برای اینکه به نفر اول جایزه میدن .
آقاهه یه کم فکر میکنه ، میپرسه : پس بقیشون واسه چی دارن میدون ؟!
یارو با زنش دعواش میشه ، میره چراغ ها رو خاموش میکنه !
زنش میپرسه حالا چرا چراغ ها رو خاموش میکنی ؟!؟
یارو جواب میده : جواب ابله هان خاموشیست !!!
![]()
*****
يه مرده جلوی دوست دخترش می خوره زمين ،
پا می شه ميگه : جون من حركت رو داشتی ؟!!!
![]()
از طرف می پرسن :
اولین کسی که رفت مکه حاجی شد کی بود ؟
می گه حاج زنبور عسل !!!
*****
یارو قله اورست رو فتح كرد .
بهش ميگن : انگيزه ات چی بود ؟؟؟
ميگه : خدا لعنت كنه كسی رو كه گفت : اون بالا نزری ميدن !!!
طرف میره : بنگاه معاملات ملکی .
بهش میگن : ما یه خونه داریم کنار راه آهنه سر و صداش
زیاده ولی بعد از یه هفته عادت میکنی .
طرف میگه : ایرادی نداره !
این یه هفته رو میرم خونه ی داداشم !
خواننده تو عروسی ميگه :
خانوما ، آقايون ، دستا بالا ، می خواهيم بريم بندر !
یارو داد ميزنه : كجا ؟ ما تا شام نخوريم هيچ جا نميريم !
![]()
** * **
اولی : می دونی كار برف پاک كن چه ؟
دومی : نگه داشتن برگه جريمه !!!
![]()
دو تا ماشین با هم تصادف میکنن ،
افسر می آد ومی پرسه : کدومتون مقصر بودین ؟
یکیشون میگه : من خواب بودم ندیدم از ایشون بپرسین .
*******
یه روز یه بنده خدا با دو تا کراوات میره عروسی ،
ازش می پرسن چرا دو تا کراوات زدی ؟
میگه : آخه شنیدم عقد و عروسی با همه .!!!
روزی مردی به سفر ميرود و به محض ورود به اتاق هتل ،
متوجه ميشود که هتل به کامپيوتر مجهز است .
تصميم ميگيرد به همسرش ايميل بزند .
نامه را مينويسد اما در تايپ ادرس دچار اشتباه ميشود و بدون اينکه
متوجه شود نامه را ميفرستد . در اين ضمن در گوشه اي ديگر از اين کره خاکي ،
زني که تازه از مراسم خاک سپاري همسرش به خانه باز گشته بود با اين
فکر که شايد تسليتي از دوستان يا اشنايان داشته باشه به سراغ کامپيوتر ميرود
تا ايميل هاي خود را چک کند . اما پس از خواندن اولين نامه غش ميکند و بر
زمين مي افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش ميرود و مادرش را بر
نقش زمين ميبيند و در همان حال چشمش به صفحه مانيتور مي افتد :
گيرنده : همسر عزيزم
موضوع : من رسيدم !!!
ميدونم که از گرفتن اين نامه حسابي غافلگير شدي .
راستش آنها اينجا کامپيوتر دارند و هر کس به اينجا مياد
ميتونه براي عزيزانش نامه بفرسته ، من همين الان رسيدم و همه چيز را چک کردم .
همه چيز برای ورود تو رو به راهه . فردا ميبينمت .
اميدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اينجا گرمه !!!
![]()
به طرف میگن : چرا جلوی بانک نشستی لنگتو باز کردی ؟!!
می گه : آخه شنیدم به بازنشسته ها وام می دن !
![]()
طرف با صورت باند پيچيده مياد تو خيابون .
رفيقش ميگه : چرا اينقدر به صورتت باند پيچيدی ؟!؟
طرف ميگه : داشتم اتو ميكردم تلفن زنگ زد ،
بجای گوشی تلفن اتو رو گذاشتم دم گوشم !
رفيقش ميگه : پس اونور صورتت چی شده ؟؟؟
طرف ميگه : تا اتو رو گذاشتم زمين تلفن دوباره زنگ زد !!!
![]()
- یه روز یه نفر دو تا دزد میگیره زنگ می زنه ۲۲۰ !!!
![]()
************************************
- یه روز یه آقاهه میره بقالی
می پرسه : آقا نوشابه خانواده دارین ؟
فروشنده میگه : بله .
آقاهه می گه : به مجرد ها هم می دین ؟
![]()
پسری از سربازی برای پدرش اين طور تلگراف زد :
من کاظم پول لازم .
پدرش هم در جواب گفت :
من تراب وضع خراب !
![]()
یاروه ميره تعليم رانندگی ، ازش ميپرسن چه طور بود ؟
ميگه : خوب بود ولی مربيش خيلی مذهبی بود ،
هر طرف می پيچيدم می گفت : يا ابالفضل !
![]()
یارو میره مغازه کارت پستال فروشی
می پرسه : آقا ببخشید یه کارت دارین که روش نوشته باشه تو تنها عشق منی؟
مغازه داره میگه : آره
مرده می گه : پس ۱۶ تا بدین !!!
به یارو میگن : بابات مرد .
میگه : نه بابا ، دیشب اومد تو خوابم ، تکذیب کرد !!!
![]()
* * *
در مراسم ختم ... بلندگو میگه :
مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین .
یکی داد میزنه : مرحوم گه خورده ، ما به احترامش می پوشیم !!!
![]()
یه آقایی میره امامزاده میبینه خیلی شلوغه ،
داد میزنه همگی ساکت پارسال هم اومدم
از بس شلوغ بود حاجتا قاطی شد من حامله شدم !!!
![]()
فرستنده : هلما ( از ؟؟؟ )
از دختـره ميپرسن : شوهر چند حرف داره ؟
ميگه : اگه پيدا بشه حرف نداره !
![]()
* * *
زن به شوهرش : می خوای دفتره یادداشتت باشم تا همیشه همراهت باشم ؟
مرد : عزیزم سر رسیدم باش تا هر سال عوضت كنم !
![]()
به یارو میگن : آمریکا میخواد حمله کنه ...
میگه : خاک بر سرمون شد ، حالا کی میخواد جلوی آرنولد رو بگیره ؟؟؟
![]()
زوج جوانی کنار ساحل نشسته بودند ،
آقاهه می پرسه : عزیزم من اولین عشق تو هستم ؟
خانمه می گه : بله البته که هستی .....
من نمی دونم چرا شما مردا همتون همین سوال تکراری رو می پرسین ؟
![]()
دو نفر داشتن واسه هم خالی می بستن ،
اولی می گه : یه کوه نزدیک ماست هر وقت میگم جاسم ،
اونهم می گه : جاسم جاسم .
دومی میگه :این که چیزی نیست کوهی که نزدیک ماست ،
هر وقت من میگم : جاسم ،
میگه : کدوم جاسم ؟!!
![]()
ميدوني فرق سرباز با هندونه چيه ؟
سربازو سرشو مي تراشن ،
هندونه رو تهشو .
![]()
![]()
یارو میره بانک چک خورد کنه ...
بانکیه بهش میگه : چک سیباس ؟
یارو میگه : نه ماله گردوهای پارساله !!!
![]()
زن : شوهر عزیزم ببخشید که سیلی زدم توی گوش قشنگت !
شوهر : خواهش می کنم زن عزیزم !
واسه اینکه تفاهممون بیشتر بشه ، منم یه سیلی میزنم تو گوشت !
![]()
یارو رو برق می گیره ، مامانش میگه :
ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت !
![]()
يه بنده خدایی داشته آب جوش می ريخته توی باغچه !
بهش ميگن: چرا آب جوش ميريزی تو باغچه؟
ميگه: آخه چای كاشتم!
![]()
طرف به رفيقش می گه : من يه تمساح پيدا كردم چيكارش كنم ؟
رفیقش ميگه : ببرش باغ وحش ، فردا رفقيش می بینتش ، می گه برديش ؟
طرف می گه : آره ، تازه امشب هم می خوام ببرمش سينما !
![]()
فرستنده : حامد ( از کرج )
يه پير زنه ميره در خونه يک مردی گدايی ،
صاحب خانه : بازم تو اومدی گدایی!!!
پیر زن : چيه پس توقع داری بيام خواستگاريت !!!
![]()
معلم: وقتی می گوييم:
« دانش آموزان كلاس تكليف های خود را با ميل انجام مي دهند. »
«ميل» در اين جمله چه نوع كلمه ای است؟
دانش آموز:« اجازه! حرف اضافه ! »
![]()
خانمه از شوهرش می پرسه از چیه من بیشتر خوشت میاد؟
از نجابت ، صداقت ، صورت زیبا و . . .
شوهرش یه نگاهی به خانم اش می ندازه و میگه . . .
از اعتماد به نفس بالات ! ! !
![]()
به یه بنده خدایی می گن علی یارت.
می گه یار خودتون ما تیم مون تکمیله .
از یکی می پرسن : مادرتو بیشتر دوست داری یا بابا تو ؟
میگه : مادرتو ... !
یه بچه 15 سال به یه مورچه یاد می ده با چوب غذا بخوره !
بعدش مورچه رو می یاره تو میدون که به مردم نشون بده ،
همه دور تا دور وایساده بودن نگاه می کردن از قضا یه بنده خدا
از اونجا رد می شه می بینه همه عقب وایسادن و مورچه هم وسطه ،
می ره با پا مورچه رو له می کنه می گه : آخه مورچه هم ترس داره ؟
![]()
مرد به زن : عزيزم ممنونم ازت ! تو اعتقاد به دين رو به زندگيم آوردی!
چون من قبل از ازدواج معتقد بودم جهنم اصلا وجود نداره !!!!!
![]()
فرستنده : علیرضا ( از میانه )
یه مرده سنگ کلیه داشت میره دکتر میگه آقای دکتر من سنگ کلیه دارم ،
دکتره میگه عقب عقب بیا خالی کن ... !
به شخصی گفتن توی پمپ بنزین سیگار نکش ، یارو که نمی فهمید موضوع چیه با پررویی گفت :
برو بابا حال نداری من جلوی بابام سیگار میکشم اینکه پمپ بنزینه ... !
![]()
یه روز یه بنده خدایی میره عروسی
برف شادی میزنن . . .
طرف سرما میخوره !
![]()
ميگه: به جاش قرص چرک خشک كن می خورم !
![]()
به طرف ميگن از اينکه همسرت را عزيزم خطاب ميکنی چه احساسی داری ؟
ميگه: احساس گناه !
ميگن چرا ؟
ميگه آخه اسمش يادم نيست !
![]()
يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشی ميگه : يه پيتزا می خواستم .
فروشنده ميگه : به نام ... ؟
يارو ميگه : آخ آخ ببخشيد ، به نام خدا , يه پيتزا می خواستم .
خانمی عکس زنی را در کیف شوهرش دید و با ناراحتی پرسید :
این عکس کدام اکبیری است که در کیفت گذاشته ای ؟
شوهر با خونسردی گفت : عکس جوانی خودت !
![]()
يه روز يه مرده پشت موتور گازی نشسته بوده و مدام از يه بنز جلو میزد.
راننده بنز عصبانی میشه و ميزنه كنار
و به موتوری میگه: آقا تو چطور از من جلو ميزدی؟ !
مرده ميگه: ببخشيد آخه . . .
كش شلوارم به آينه بغل شما گير كرده بود!
![]()
به ملانصرالدين ميگن :
جوان ها شراب ميخورن قمار ميکنن ترياک ميکشن دختر بازی ميکنن ...
حکم چيه ؟ ميگه : گيشنيز !!!
![]()
طرف از پشت بام یک برج ۵۰ طبقه پرت میشه !
به طبقه ۲۰ که رسید گفت : خب تا اینجا که بخیر گذشت ...
شخصی خواست سوار آسانسور بشه دید نوشته ،
ظرفیت ۱۲ نفر با تعجب گفت : حالا من از کجا ۱۱ نفر دیگه پیدا کنم ... !
![]()
دختره به يه پسره ميگه : اگه منو بوس كنی واسه هميشه برای تو ميمونم .
پسره ميگه : ممنونم از هشداری كه بهم دادی !
![]()
در جریان انتخابات ، کاندیدی پشت تریبون گفت :
آقایون ! چیزی که لازمه ی جامعه ی کنونی ماست رهایی از
سوسیالیسم ، امپریالیسم ، کمونیسم ، فاشیسم ، رادیکالیسم و ... است .
در این لحظه پیرمردی گفت : آقای کاندیدا لطفا یک فکری هم برای رماتیسم من بکنید !
يه روز يه ميخ ميره عروسی اونقدر می رقصه . . .
. . . . . . . . . . . . . . . . .
پيچ ميشه !
![]()
يه آفتاب پرست ميره رو جعبه مداد رنگی . . .
" هنگ " ميکنه .
![]()
دو نفر در یک جلسه برای چند ساعت ساکت نشسته و یک کلمه به هم حرف نزدن ،
بعد از چند ساعت یکی از آنها گفت : حالا چند ساعت هم درباره یک موضوع دیگه سکوت کنیم ...
زن : عزیزم ! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی ، چی گفتی ؟
شوهر : آره ، خوب یادمه ، گفتم : می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم .
زن: خوب ، پس چی شد ؟ شوهر : خوب ، خوشبخت کردم دیگه .
زن: کیو خوشبخت کردی ؟!!!
شوهر : همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه !!!
![]()
یه بنده خدایی ميره تو كوچه بن بست فكر ميكنه آخر دنياست خودكشی ميكنه !
سه تا ديوانه هم اتاقی بودن.
يک روز خبر آوردن كه دوتاشون بالا پايين می پرن و ميگن كه ما سيب زمينی هستيم
و داريم تو روغن سرخ ميشيم و سومی ساكت نشسته !
رييس بيمارستان هم طبق معمول رفت كه اين ديوونه رو مرخص كنه.
پرسيد تو چرا با دوستات نيستی ؟ اون هم گفت : آخه من كف ماهيتابه چسبيدم !
![]()
یه بنده خدایی پول ميندازه تو صندوق صدقات ، هنوز دو قدم رد نشده بوده ،
يک ماشين ميزنه بهش ، درب و داغونش ميكنه.
همون وقت يک نفر ديگه داشته پول مينداخته تو همون صندوق ،
طرف با حال زار پاميشه ، ميگه: پولتو ننداز ، صندوقش خرابه .
![]()
یارو با دوست دخترش میره جنگل ، به دوست دخترش میگه میخوای یه کار بد بکنیم :
دوست دخترش میگه چیکار کنیم : میگه جنگل آتیش بزنیم فرار کنیم ...!
یه بچه به باباش میگه : یادته به من گفتی معدلت ۲۰ بشه بهت ۲۰ هزار تومن میدم ،
باباش میگه : آره ، بچه میگه پس الان ۸ هزار تومن بده ...!
طرف تو خيابون داشته چش چرونی می كرده
يارو يقشو ميگيره ميگه: مگه خودت خواهر و مادر نداری؟ !
ميگه:چرا. . .
ولی به اين خوشگلی نيستن .
![]()
یه دوقلو بعد 9 ماه بدنيا نميان ميرن سونوگرافي
ميبينن پسره بند نافشو انداخته دور گردن دختره
ميگه :جووووووون داداش اگه بذارم لخت بري بيرون...!
اگه جمیله با ادیسون ازدواج کنه !
بچشون چی می شه ؟
. . . . . . . . . . . . . . . .
رقص نور .
![]()
يه روز يه نفر با خرش تو جاده منتظر ماشين بود.
که يه پيکان نگه داشت.
طرف گفت: مستقيم. راننده ماشين گفت: خودت سوار می کنم ولی خرت چيکار می کنی؟!
گفت :خرم خودش می آيد ، حرکت کردند .
ماشين رفت دنده 1 2 3 4 خر با همان سرعت که ماشين می رفت حرکت می کرد ،
راننده گفت : خرت چشمک می زنه .
طرف گفت: می خواهد سبقت بگيره !
![]()
طرف داشته پسرشو در مورد ازدواج نصیحت می كرده ،
می گه: پسرم خواستی زن بگیری ، برو از فامیل زن بگیر ...
ببین تو همین دور وبر خودمون ، داییت رفته زن داییت رو گرفته ...
عموت رفته زن عموت رو گرفته ... حتی خود من ، اومدم مادرت رو گرفتم !
![]()
مرد به سرعت به خانه آمد و فرياد زد عزيزم ساکتو ببند .
من همين الان 20 ميليون دلار برنده شدم .
زن : ساکها رو برای ساحل ببندم يا کوه .
مرد : مهم نيست فقط ساکتو ببند و از جلو چشام دور شو .
![]()
طرف می خواسته آتش نشان بشه ،
بهش میگن : خوب حالا اگه جنگل آتیش گرفت و آب نداشتیم چی کار می کنیم ؟
جواب میگه : تیمم می کنیم !
![]()
یک نفر با خودکار می رفته حمام
بهش می گن چرا خودکار را با خودت حمام می بری ؟
میگه آخه هر جایی رو که می شورم . . .
علامت می زنم !
![]()
به غضنفر ميگن : يه ميوه خوشمزه ، آبدار و شيرين نام ببر ،
ميگه : . . . . . .
خيار !
بهش ميگن : خيار كجاش آبدار و شيرينه ؟
غضنفر ميگه : با چايی شيرين بخور ، نظرت عوض ميشه .
![]()
یکی میره مسجد ، وقتی میاد بیرون می بینه کفشهاش نیست ،
میگه ۴ تا حالت داره ، ۱ - نیومدم ؟ - ۲ - بدون کفش اومدم
۳ -اومدم رفتم - ۴ -بعدا میام ...!
زن و شوهری برای دهمين سالگرد ازدواجشون تو رستوران نشسته بودن
كه شوهره ميزنه زير گريه و زنش ميگه برای چی گريه ميكنی ؟
مرده: يادته ده سال پيش منو تو تو ماشين با هم خلوت كرده بوديم ؟ زنه: آره .
مرد: يادته بابات گفت من رييس پليسم برای اينكارت يا با دخترم
ازدواج ميكنی يا ده سال ميری زندان ؟
زنه: آره ، چطور مگه ؟
مرد : گريه ميكنم چونكه امروز آزاد ميشدم !
![]()
یه نفر بعد از سه سال کارت پایان خدمتشومی گیره ،
یه نگاهی بهش می کنه می گه ای بابا اینو که دارم گواهینامه می خواستم ...!
پسره ، دختر محلشون را نشون ميکنه ،
رفيقاش ميان . . .
با سنگ ميزننش !
![]()
یه بنده خدایی داشته نوار روضه گوش میداده
میزنه آخر نوار ببینه . . .
شام ميدن یا نه !
![]()
به یه بنده خدایی عكس دايناسور نشون ميدن
ميگن شما تو ولايتتون به اين چی ميگين ؟
يه نگاهی ميكنه ميگه . . .
ما غلط بكنيم به اين چيزی بگيم !
![]()
یک شب یک نفر از کنار قبرستون رد میشده
میبینه همه مرده ها روی قبرشون نشستن .
ازشون میپرسه چی شده ؟
میگن سوالهای شب اول قبر لو رفته !
گفتن بیرون بشینید تا دوباره سوال طرح کنیم .
![]()
از یک دیونه میپرسن چرا دیونه شدی؟
میگه من یک زن گرفتم که یک دختر 18 ساله داشت.
دختره زنم با بابام ازدواج کرد.
پس زنم مادرزنه مادرشوهرش شد.
دختر زن من پسری زایید که داداشه من و نوه ی زنم بود .
پس نوه ی منم بود.
پس من پدربزرگه پسرم بودم .
پس زن من . . .
زیاد فکر نکن . . .
قاطی میکنی !
![]()
چون در و پنجره ساز بوده وقتی
ازش می پرسن آقا داماد چيكاره هستن؟
ميگه ويندوز نصب ميکنم !
![]()
دو نفر داشتن تو يه ماشين بمب كار ميذاشتن يكيشون به اون يكی ميگه :
اگه اين بمب الان منفجر شه چی كار كنيم ؟
اون يكی ميگه : نگران نباش من يكی ديگه دارم !
![]()
فرستنده : مینو اکبری ( از تهران )
به پاندا ميگن : بزرگترين آرزويی که داری چيه ؟
ميگه : عکس رنگی بگيرم . ! ! !
![]()