یه بنده خدایی پول ميندازه تو صندوق صدقات ،‌ هنوز دو قدم رد نشده بوده ،‌

يک ماشين ميزنه بهش ، درب و داغونش ميكنه.

همون وقت يک نفر ديگه‌ داشته پول مينداخته تو همون صندوق ،

طرف با حال زار پاميشه ، ‌ميگه: پولتو ننداز ، صندوقش خرابه .