سالگرد ازدواج
زن و شوهری برای دهمين سالگرد ازدواجشون تو رستوران نشسته بودن
كه شوهره ميزنه زير گريه و زنش ميگه برای چی گريه ميكنی ؟
مرده: يادته ده سال پيش منو تو تو ماشين با هم خلوت كرده بوديم ؟ زنه: آره .
مرد: يادته بابات گفت من رييس پليسم برای اينكارت يا با دخترم
ازدواج ميكنی يا ده سال ميری زندان ؟
زنه: آره ، چطور مگه ؟
مرد : گريه ميكنم چونكه امروز آزاد ميشدم !
![]()
+ نوشته شده در ساعت توسط میلاد ستوده
|
تاسیس وبلاگ = 12/1/86