ماكسی ميليانوس !
طرف ميره نونوايی ، يه 5 ريالي ميده به نانوا ،
نانوا ميگه : 5 ريالی كه نون نميشه ! طرف ميگه :
صداشو در نيار من ماكسی ميليانوس هستم !
![]()
طرف ميره نونوايی ، يه 5 ريالي ميده به نانوا ،
نانوا ميگه : 5 ريالی كه نون نميشه ! طرف ميگه :
صداشو در نيار من ماكسی ميليانوس هستم !
![]()
به یارو ميگن : لپ لپ می خری ؟ ميگه : آره !
ميگن حالا جايزه هم توش داره ؟ ميگه فكر نمی كنم ،
من لپ لپ رو واسه كيفيتش می خرم !!!
![]()
طرف توی يه مانور از هواپيما با چتر ميپره پايين چترش باز نميشه ،
ميگه : خب خدا رو شکر که اين فقط يه مانوره !!!
![]()
***
معلم : بگو ببينم ، تيمور لنگ چه طور به حكومت رسيد ؟
دانش آموز : آقا اجازه، لنگ لنگان !
![]()
معلم انشاء به بچه ها ميگه موضوع انشاء اين دفعه اينه که :
اگر مديرعامل بوديد چه ميکرديد ؟
بعد ميبينه همه تند و تند و با هيجان شروع کردند ،
به نوشتن بجز يک نفر که نشسته و داره از پنجره بيرون رو تماشا می کنه ،
معلمه ازش ميپرسه : چرا تو هيچی نمينويسی ؟
بچه ميگه : منتظرم تا منشی ام بياد !
![]()
یارو قاضي ميشه ، يكي ميره پيشش ميگه من از همسايه ام
شكايت دارم ، يه من گفته گه نخور
قاضی هم ميگه : غلط كرده ، برو بخور .به كسي چه مربوطه ؟!!!!
![]()
* * *
دعای شب كودک :
خدايا ! خودت می دونی آب كم خوردم ،
جيش هم كردم ، پس كمک كن صبح كتک نخورم !
آمييين
![]()