شعر كوتاه ( بيراهه زمان )
تنهاييم زخم برداشته
دلم
در گهواره سكوت شب تاب مي خورد
ستاره اي كه ديشب مرد
ستاره هاي كه امشب
ستاره اي كه فرداو دل من
در فرداهاي بعد ...
دستم را بگير
در بيراهه ي زمان
مرا
به انتظار بيهوده مسپار ...
+ نوشته شده در ساعت توسط میلاد ستوده
|
تاسیس وبلاگ = 12/1/86