نیامده همه بدی های مرا در آغوش آیینه گریستی ، تمام رویاهای مرا به دوش گرفتی ،

 

بانو چقدر مهربان بودی همه آرزوهای مرا آمین گفتی ،

 

 بانو تو حتی برای زن زیبایی در زیر چادر نماز که دعا میخواند ، دعا خواندی ...

 

باز هم لبخند بزن ، میخواهم در آغوش تو به یک آرزو بیندیشم ، پاسخ تمام آرزو هایم باشد

 

به دعای غروب پای همان قرار همیشگی پنج شنبه های تنهایی ...بانو چقدر دوستتدارم .

 

به پای همین ترانه بخند ، به پای همید ترانه با من بمان .

 

فرستنده : آرزو امینی نیا (از ؟؟؟)