شعر كوتاه ( فرياد ساحل )
گام هاي تشنه ات را
در ساحل جا گذاشتي
و موج ها
جاي پايت را سيراب كرده اند
اما ...
تو همچنان تشنه اي
و من
رد پايت را گم كرده ام
ولي تو را هيچ گاه
براي تشنگي ات
يك سطل نگاه آورده ام
اما تو رفته اي
و من هر روز
در تصورم
+ نوشته شده در ساعت توسط میلاد ستوده
|
تاسیس وبلاگ = 12/1/86