پروانه
من بديوانگي از عشق تو افسانه شدم
عشق گفتي و من از عشق تو ديوانه شدم
رفت جان در هوس آن گل و رعنا و مرا
عاقبت در سر آن شمع چو پروانه شدم
سالها درد كشيدم كه در اين دير خراب
همدم ساغر هم صحبت پيمانه شدم

+ نوشته شده در ساعت توسط میلاد ستوده
|
تاسیس وبلاگ = 12/1/86