روزي مردی , عقربی را ديد که درون آب دست و پا مي زند . او تصميم گرفت عقرب را نجات دهد , اما عقرب انگشت او را نيش زد. مرد باز هم سعي کرد تا عقرب را از آب بيرون بياورد , اما عقرب بار ديگر او را نيش زد . رهگذری او را ديد و پرسيد:"برای چه عقربی را که نيش مي زند , نجات مي دهی" . مرد پاسخ داد: اين طبيعت عقرب است که نيش بزند ولی طبيعت من اين است که عشق بورزم .

فرستنده : سارا (از ؟؟؟)