آن گاه که چشم بسته

 

روی طنابی که یک سرش در دست تو بود

 

بند بازی می کردم

 

دریافتم که همیشه در عشق ...

 

مساله اعتماد بوده است میان چشم های بسته من

 

 و  دست های لرزان تو !!!