افسوس
یکی را دوست می دارم ولی افسوس که او هرگز نمی داند ،
نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که اورا دوست میدارم ،
ولی افسوس که او هرگز نمی داند ،
به برگ گل نوشتم من که اورا دوست می دارم ،
ولی افسوس ............ ولی افسوس ،
او گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند ...
+ نوشته شده در ساعت توسط میلاد ستوده
|
تاسیس وبلاگ = 12/1/86