اس ام اس عاشقانه


نیست در این گفته من سوسه ای / گر تو به من قرض دهی بوسه ای

بوسهء دیگر سر آن مینهم / لحظه دیگر به تو پس میدهم . . .

.

.

منو ببخش که بی خبر تو خلوتت پا میزارم / مقصرش دلتنگیه ، من که گناهی ندارم

.

.

ناله پنداشت که در سـیــنــه ی ما جا تنگ است

رفت و برگشت سراسیمه که دنیا تنگ است

دل پیش تو و دیده به سوی دگرانم

تا خلق ندانند به سویت نگرانم . . .

.

.

اونقدر فراموشت کردم که حتی واسه ابراز تنفر هم تو ذهنم نمیای . . .

.

.

مثل فرشته ها شده ای احتیاط کن / زیبا و با صفا شده ای احتیاط کن

چندیست که احساس می کنم / عزیزتر از جان ما شده ای ، احتیاط کن . . .

.

.

چشمانم خسته است و نبض ذهنم افتاده ، کاش نگاهت یک قدم نزدیک تر بود . . .

.

.

روزگاری او را می جستم، خود را می یافتم

اکنون خود را می جویم، او را می یابم . . .

.

.

بود درد مو و درمانم از دوست / بود وصل مو و هجرانم از دوست

اگر قصابم از تن واکره پوست / جدا هرگز نگردد جانم از دوست . . .

.

.

رفیق یک دله غمخوار ویار باید ونیست / فغان چه ها که در این روزگار باید ونیست

.

.

من نه آنم که دو صد مصرع رنگین گویم

من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم . . .

.

.

سرخ شد آیینه از هرم نگاه من و تو / بهتر از عشق کسی نیست پناه من و تو

هنر عاشقی امروز پسند همه نیست / که محبت شده اینگونه گناه من و تو . . .

.

.

تسبیح نیستم اما نفسم را به شماره انداخته است شوق دستان تو . . .

.

.

تو با من باش و بگذار عالمی از من جدا گردد / چو یک دم با تو بنشینم ، دل از هر غم رها گردد . . .

.

.

کاش میشد بوسه ها را قاب کرد / مثل نامه سوی هم پرتاب کرد

کاش میشد عشق را تقسیم کرد / مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد . . .

.

.

نگاه تو سیب است و من نیوتنی بیچاره ، بی خواب از کشف جاذبه . . .

غرق در آرزوها

 

دستهايم خالي است و دلم غرق در آرزوها ،

 

 يا به قدرت بيکرانت دستانم را توانا کن يا

 

 دلم را از آرزوهاي دست نيافتني خالی کن ...

 

(( کوروش کبير ))

 

نمیخوره به سوسکها !

 

غضنفر چند هفته بوده هر روز پشت سر هم می‌رفته

 

 از داروخونه قرص سوسک کش می‌خریده .

 

 یه روز دکتره ازش می پرسه :

 

تو چرا چرا اینقدر قرص سوسک کش می‌خری ؟

 

 میگه: آخه من هرچی اینا رو پرت می‌کنم نمیخوره به سوسکها ! 

 

 

ماشه

 

در انسان متعالی دوچیز ازست:

                                            تنهایی و عشق...

                                                                        "شریعتی"

 

و شعری از من بعد از مدت ها...

 

 انگشت‌های خسته‌ی من روی ماشه

 

تا تیرباران غزل‌ها بر شقیقه

 

کابوس‌هایم روی دیوار تو پاشید

 

جا ماند ردّ قرمز خون روی تیغ ِ…

 

 تنهاتر از هرشب خودم را خواب کردم

 

در لابه‌لای خاطراتی نم گرفته

 

قلبم شبیه کودکی ترسو دوباره

 

دست تو را در دست خود محکم گرفته

 

 سردردهای حل شده در بسته‌ی قرص

 

از گریه‌هایم توی این شب‌های کشدار

 

هی غلت می‌زد در جهان ابری من

 

یک بغض خواب‌آلود اما سخت بیدار

 

 توی کمد در گوشه‌ای در خود مچاله

 

تا دور از چشم تو باشد هق هق من

 

در خود فرو رفتن میان توده‌ای بغض

 

با یک غم سنگین به عمق خواب رفتن

 

 

از خودکشی کردن به روی پشت بامی

 

که یک قدم مانده‌ست دیگر تا ته خط

 

چسبیده‌ام به دست‌های کوچک تو

 

در یک خیال دور ِ دور از واقعیت

 

 کابوس‌هایم هی عفونی تر شد از تو

 

که دست‌هایم بوی خون می‌داد و تردید

 

یک…

 

دو…

 

سه…

 

بوی “تیر” آمد از دهانم

 

انگشت‌های خسته ام بر ماشه لغزید

 

  ((   مرضیه فرمانی   ))

 

 

انسانیت

 

 

 

عدم انسانیت انسانها ، به انسانها ،

 

 

هزاران نفر را سوگوار میکند .

 

 

(( رابرت برنز ))

 

 

 

سایه

 

 

 

کسی که در آفتاب زحمت میکشه ،

 

 

حق داره تو سایه استراحت کنه

 

 

ضرب المثل آفریقایی

 

 

 

مرگ

 

 

 

از مرگ نترسید ، زیرا تلخی آن از ترس آن است .

 

 

(( سقراط  ))

 

 

 

عکس ، یاد من

 

 

 

فدای رفیقی که گاهی رو طاقچه دلش ،

 

 

روی عکس ما هم یه دستمال میکشه .

 

 

*********

 

 

در تکاپوی دلت یاد دل من هم باش ، یاد من نه ،

 

 

یاد خود کن که در آن جا داری .

 

 

 

مداد سفید ....

 

همه ي مداد رنگي ها مشغول بودند ...به جز مداد سفيد...

 

هيچ کسي به او کار نمي داد...همه مي گفتند :

 

( تو به هيچ دردي نمي خوري) ...يک شب که مداد رنگي ها...

 

توي سياهي کاغذ گم شده بودند...مداد سفيد تا صبح کار کرد...

 

ماه کشيد...مهتاب کشيد...و آنقدر ستاره کشيد که

 

 کوچک وکوچک و کوچک تر شد... صبح توي جعبه ي مداد رنگي...

 

جاي خالي او...با هيچ رنگي پر نشد .

 

 

قفل فرمان ، داماد

 

 

 

به یکی میگن از قفل فرمونت راضی هستی ؟

 

 

میگه آره ، فقط یکم سر پیچا اذیت میکنه !!!

 

 

*********

 

 

یه روز به یکی میگن دخترتو به کی شوهر دادی ؟

 

 

میگه : غریبه نیست دامادمونه !!!

 

 

 

جام جهانی ، اقیانوس

 

 

 

مناجات نامه ملانصرالدین ،

 

 

خدایا ماه رمضان را مثل جام جهانی هر ۴ سال یکبار

 

 

و هر سالش را در یک کشور و ما را

 

 

در دور مقدماتی حذف بفرما !!!

 

 

*********

 

 

مومنی را ندا آمد اگر آرزویی داری بکن تا براورده شود :

 

 

عرض کرد اقیانوس آرام را آسفالت خواهم .

 

 

ندا آمد سخت است آرزوی دیگری کن :

 

 

گفت قدرتی خواهم که زنان را بشناسم ،

 

 

ندا آمد اقیانوس را ۲ بانده میخواهی یا ۴ بانده !!!

 

 

 

باران

 

 

 

از میان کسانی که برای دعای باران به تپه ها میروند ،

 

 

تنها آن که با خود چتری به همراه می آورد به کار خود ایمان دارد .

 

 

(( آنتوان چخوف ))